“صبحونه عیدی” به مناسبت عید سعید فطر بعد از یک ماه روزه داری و بندگی و اطاعت خدای مهربان، یک صبحانه گرم و دلچسب در کنار دوستانمان نوش جان کردیم. چی بهتر از این بهانه های دوست داشتنی برای داشتن یک حال خوب مهدایی

ماه مبارک رمضان در پایان سال ۱۴۰۲ و آغاز سال جدید، برایمان روزهای متفاوتی را رقم زد. از جزخوانی های صبحگاهی تا مراسم افطاری و همراه شدن با شرح های زیبایی از دعای ابوحمزه ثمالی. در تمام این روزهای روزه داری، دلمان به عطر و نور قرآن کریم بهاری شد و آرزویمان این بود که

قرار بود ساعت ۹.۱۵ دقیقه به وقت ایران ماهواره پارس ۱ از ماهواره بر روسیه به فضا پرتاب بشه، اما نکته جذابش این بود که پژوهشگاه فضایی ایران که محل کار دانشمندان و سازندگان عرصه هوافضا هست، برای اولین بار یه رویداد دانش آموزی دقیقا در همون روز پرتاب ماهواره برگزار کرد تا نوجوان ها

بازارچه خیریه دختران مهدایی در متوسطه یک و دو یکشنبه ۱۳ اسفندماه برگزار شد. ترکیبی از شیرینی های خانگی، غذاهای خانگی، دست سازه ها و کارهای هنری مهدایی های باسلیقه. قراره دست به دست هم بدیم و با فروش محصولاتمون به یک خانواده عزیز برای تکمیل ساخت خانه شان در یک روستای دورافتاده در استان

در شب میلادت می خواهیم دورهم جمع بشیم و برای آمدنت دعا کنیم… برای خوب تر شدن حالمان… حال همه مردمان این کره خاکی… می خواهیم از شما بگوییم و بشنویم و دلمان را بیشتر از قبل با شما گره بزنیم. آقای مهربانم… بابای عزیزم… در این شب های بزرگ دستمون رو محکم تر از

از ایستگاه چای و شکلات و پذیرایی تا مسابقات فوتبال دستی و نیز اعلام اختتامیه طرح مشاهیر. تابلوهایی که چندماهی روی دیوار خودنمایی می کردند و د‌یگه حفظشون شده بودیم و حالا قراره که در یک رقابت بامزه دانسته هامون رو بسنجیم.

به نام مادر… مادرترین مادر… و یاد سردار… سردارترین سردار… همو که به زیبایی آموخت در پناه امن حضرت مادر زیستن، خوش ترین رسم زندگی در این عالم است… روحش شاد… یادش گرامی… و ای مادرترین مادر، به همان ام ابیهایی ات… ما را مادر باش به شادباش این تقارن خوش یمن، فضای شادی بعد

دومین کارگاه دانش افزایی والدین در متوسطه یک و دو در روزهای ٢٨ و ٢٩ آذرماه برگزار شد. این کارگاه با موضوع “تربیت عفیفانه” با حضور دکتر محمد طهرانی در دبیرستان مهدا تشکیل گردید. هدف از تشکیل این کارگاه، بیان بروزترین مباحث در حوزه تربیت جنسی دختران بود که به همین دلیل در دو جلسه

اوایل آذرماه به اتفاق همه بچه های دهم، یازدهم و دوازدهمی به مشهد مقدس رفتیم. سفری ٣ روزه در آغوش پر مهر امام مهربانی ها و همسفرانی خوب و همراه که لحظات پرخاطره ای را برای ما رقم زدند. از همان ابتدا تا تک تک لحظات و تا انتها، طعم شیرین همسفری با دوستان مان

روزهایی که فاطمیه می خوانندش؛ هوای مهدا نیز هوای حضرت مادر بود… بوی عطر چادر مادرمان زهرا پیچیده بود به جان تک تک ما… همین عطر بود که ما را دور هم جمع کرد… همین عطر بود که برایش نوشتیم… خواندیم… سینه زدیم… اشک ریختیم… همین عطر نذری مادرمان بود که قطب نمای ما شد